Posts

More tensions about FATF and its toxic implications

مريم رجوی: الانتفاضة الأخيرة انفجار سياسی ناتج عن تراکم غضب شعبی عارم

Iran: Rouhani & “Hope Therapy” ARTICLES 10/17/2018 Iranian regime President Hassan Rouhani and "Hope therapy"!! Iranian regime President Hassan Rouhani and "Hope therapy"!! Analysis by PMOI/MEK Iran, Oct. 17, 2018 - Iranian regime President Hassan Rouhani went to Tehran University on October 14th while many of his inner circles had suggested he shouldn’t. One university professor wrote in the Arman daily, “Mr. Rouhani, just smiling won’t provide the answer.” Rouhani went anyway. Regarding the session Rouhani attended, an official of the Tehran University wrote in Iran daily, “The hall was packed with selected individuals who had received invitations and the only objective was to preserve the president’s prestige. We saw that our links with the university are intact. But we also have to see the other side of the coin. The side that tells us that the hall audience doesn’t represent the entire society and the president comes and talks about the university… But this is no cure for him.” Considering these remarks, the question is what did Rouhani say in this session and what image did he provide of the mullahs’ regime? In his speech, Rouhani claimed he had brought hope for the entire society. “College students were also full of hope because from 2013 forward they knew that they would be free on Students Day (December 7th in Iran),” he claimed. Rouhani described the Iranian regime as an ill patient that needs “hope therapy” to remain alive. He claimed he has information about the people’s living conditions. “As the president, I look at the list of basic goods every day and I know about the people’s living conditions,” Rouhani added. He was, however, empty-handed when talking about hope therapy, saying people’s lives may even worsen in the short-term. There is no way to provide the $14 to $15 billion needed to provide people’s basic necessities. “How this currency comes and how this turns into goods, how this is distributed and reaches the consumer. All of us must help out. The government can’t solve all the problems and everyone must put their hands together,” he added. To divert attention from the main crisis facing the mullahs’ regime, being increasing protests and the Iranian people seeking regime change, Rouhani claimed the U.S.’ goal is regime change and Washington has launched entered an economic war with Iran to delegitimize the regime. All the while, outside of the conference hall, students were seen protesting against the Iranian regime. People's Mojahedin Organization of Iran (PMOI/MEK) @Mojahedineng #BREAKING October 14 - Tehran, #Iran Tehran University students protesting during Iranian regime President Hassan Rouhani's speech at the college conference hall.#IranProtests 11:34 AM - Oct 14, 2018 178 182 people are talking about this Twitter Ads info and privacy The root of Iran’s crises is found inside the country and the all-out war between the Iranian people and the entire mullahs’ apparatus. The mullahs’ regime is on the brink of collapsing. This can be seen in the people’s popular protests and “Resistance Units” linked to the Iranian opposition People's Mojahedin Organization of Iran (PMOI/MEK). In such circumstances, there are only two options before the mullahs’ regime: - Continue its policy of domestic crackdown, resulting in people’s wrath escalating and the expansion of protests that will ultimately lead to the regime’s overthrow. - Another solution is to give in to the people’s demands. This will open rifts in the regime and result in the mullahs’ all-out crumbling, also eventually leading to the regime’s overthrow. Share: Iran protests Iran regime change Iran government Iran economy Iran corruption Iran uprisings ARTICLES IRAN NEWS

سی مهر، چه تعریفی دارد؟ سیاست 1394/07/25 مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت می‌دانیم که هر ارزشی در واژه‌ای نمادین می‌شود. اخلاق، حقیقت، حقوق، کرامت انسان، آزادی، استقلال، برابری. نظر و عقیده. زندگی. محبت. اما واژه ها را می‌توان قلب کرد. بارها این قلب واژه‌ها را دیده و می‌بینیم. از تخم و ترکه‌ی همهٴ دیکتاتورها و بیشتر از همه از زادگان خمینی. امثال خامنه‌ای و روحانی. نمونه‌اش یک جمله از احمدی‌نژاد است. که بدون شرم و حیا یک روز گفت: ایران آزادترین کشورهاست!. بله! واژه ها را می‌توان به‌سادگی قلب کرد. مبارز را می‌توان جنایتکار و منافق نامید. این را از روزنامه اطلاعات سال 1351 به یاد داریم که نوشت: «پنج خرابکار اعدام شدند». با دروغ هم می‌توان بسیاری حقایق را بگونه‌ای کاملاً خلاف آن وانمود کرد. موفق ربیعی یکی از مزدوران خامنه‌ای در عراق یک روز به نزدیک به 4000 مجاهد پرسابقه‌ی اشرف گفت: «آنها مغزشویی شده‌اند». دیگر چه؟ حقوق را می‌توان پایمال نمود! در تهاجم 6 و 7مرداد88 علیه اشرف دیدیم که همهٴ حقوق مجاهدان اشرف جلوی چشم آنها که تعهد حفاظت داده بودند و جلوی چشم سازمان ملل و تمام دنیا، نقض می‌شد. همینطور با ادعای حفظ حرمت زنان، می‌توان نفرت انگیزترین تبعیض‌ها را علیه حقوق زنان ترویج کرد. آن هم با دست خود زنانی که نامشان نماینده‌ی مجلس رژیم ولایت‌فقیه گذاشته شده. به همین قیاس بگذارید باز هم ادامه بدهیم: می‌توان در روز روشن انسانها را کشت و سپس آن را تکذیب کرد. ندا آقا سلطان را به هنگام شهادتش همهٴ دنیا دیدند. همچنین تصاویر شهیدان اشرف و شهیدان قیام 88 را همه دیده‌اند. همچنین می‌توان پشت درهای بسته، با جنایتکاران دور یک میز مذاکره و زد و بند نشست. و طرح توطئه‌ای را ریخت. مذاکرات جک استراو و شیراک و ویلپنت با خرازی و نمایندگان رژیم ولایت‌فقیه را به یاد آورید! هجوم 1300 پلیس فرانسه به اورسور اواز و دستگیری 160 عضو شورای ملی مقاومت را همه‌ی دنیا به یاد دارند. به دنبال این هجوم هم می‌توان حقیقتی را که برملا شده، تکذیب کرد. روی مجله‌ی روزنامه ژورنال دودیمانش: جملهٴ «اگر تکرار کنی تکذیب می‌کنم» را به‌خاطر داریم. می‌توان در مجالس دنیا که به نام آزادی و دموکراسی برپا شده نشست و گوشها را به آنچه ازخیابان می‌آید بست. هزارها از این قبیل مثالها می‌توان آورد. اما نتیجه‌ی همه این مثالها چیست: این که: واژه ها خود نمی‌توانند حافظ خود باشند، پس چه کسی حافظ حرمت کلمات خواهد بود؟ این کلمات به ما نگاه می‌کنند و حفاظت از حرمت خود را می‌خواهند: حق، آزادی، انسان، برابری، انسانیت، دوستی، عدالت، وجدان، حقیقت، شرف، وفا، اصول، تعهد. پاکی، صداقت. برای حرمت این کلمات باید بها پرداخت. بگذارید به یک نمونه بهاپرداختن برای حفظ حرمت «حقوق پناهنده» نگاه کنیم: آن روز 7مرداد 88 که به اشرف حمله شد، 36 تن گروگان گرفته شدند. بعد خود آن 36 تن بعلاوه‌ی همهٴ اشرفیان و مجاهدین ایران و سراسر دنیا و اعضای مقاومت ایران و پشتیبانانش، شروع به پرداخت بهای حرمت حقوق پناهنده کردند. از روز هفت مرداد تا روز 14مهر، همه با پایداری خود تا پای جان. آن گروگانها 36 تن بودند. که با تن مجروح، هفتاد و دو روز در اسارت اعتصاب‌غذا کردند. پس از شصت و پنج روز اعتصاب‌تر، تصمیم به اعتصاب خشک گرفتند و هفت روز در تشنگی و درد، گام به گام، به سوی مرگ خود رفتند. علاوه بر آن 36 تن، مقاومت ایران و پشتیبانانش قیمت سنگینی برای آزادی گروگانها پرداختند. طی آن 72روز، در 4قارهٴ جهان، تحصن و اعتصاب‌غذای هموطنانمان، بلاوقفه ادامه داشت. تا آن توطئه شکست خورد و بعد شادروان لرد کوربت در 19 مهر سال 88 گفت: تمام کسانی که برای آزادی و دموکراسی ارزش قائل هستند، باید خود را مدیون این 36 گروگان بدانند. به‌خاطر چیزی که آنها کردند. کاری که آنها کردند در جهت اثبات حق و حقوق آزادی بود». این تنها تصویر یک صحنه بود. یک صحنه از تمامی سی و پنج سال گذشته، در مبارزه‌ای که در میهن ما بر سر حاکمیت مردم بر سرنوشتشان جریان دارد، در تمامی صحنه‌ها، همین حکایت را می‌توانیم تماشا کنیم. وقایع متفاوتند. اما حکایت یک جمله بیشتر نیست. تلاش، و رنج و فدا کردن، یا با سوزن کوه کندن. با سلول سلول خود رنج کشیدن. و در تمام این سالها برای پرداخت بهای همهٴ کلمات به همان روشی اتکاء شده که شیللر شاعر بزرگ آلمانی هم گفته بود: «در دنیا تنها کسی موفق می‌شود که به انتظار دیگران ننشیند و همه چیز را از خود بخواهد». حالا هدف از این مقدمه چینی و بیان نمونه‌ها چیست؟ خلاصهٴ حکایت این است: کسانی پیدا می‌شوند و در برابر توطئه و جنایت و ستم و پایمال کردن حقوق، ایستادگی می‌کنند، با گوشت و پوست و استخوان خود، بها را می‌پردازند. تا آخرین نفس پیش می‌روند و تا مرگ و بعد از مرگ سفر می‌کنند. آنوقت، پای حقی مهر می‌شود. روشهای حق‌پوشانه افشا می‌شوند و سنگ بنای سنتی برای همهٴ مظلومان و آیندگان نهاده می‌شود. به این ترتیب جبهه حقیقت یک گام پیشروی می‌کند. اگر گامهای پیش آمده‌ی مقاومت و مردم ایران را بشماریم، آنوقت خواهیم توانست ببینیم که چه حجم و میزان بزرگی از پرداخت بها انجام شده است. اما این، پایان نتیجه‌گیری و پایان حرف نیست. چون تازه بعد از همهٴ اینها به این سؤال اصلی می‌رسیم که: این کسانی که پیدا می‌شوند و در برابر همهٴ سختیها می‌ایستند و همهٴ بها را می‌دهند تا حرمت کلمات حفظ شود، با چه نیرویی این قدرت را پیدا کرده‌اند؟ ایمان خودشان تنها! غیرت و همت تک تکشان؟ نیروی غیبی؟ یا نوعی معجزه در کار است؟ راستی چه نیرویی این قافله‌ی حفظ حرمت کلمات را تک به تک پیدا کرده، افزایش داده، متحد کرده، به پیش رانده، توانش را افزوده، و لحظه به لحظه و روز به روز بر سرپیمان نگاه داشته؟ چه نیرویی از سراسر دنیا وجدانهای خفته را بیدار کرده، وجدانهای نخفته را به یاری خوانده، دستشان را گرفته و به هم پیوند داده؟ خلاصه تهیه و تدارک نیرو و عزم و اراده برای این ایستادگی مستمر و این پرداخت بهای عظیم و بی‌وقفه، و بی‌چشمداشت، و فداکارانه، چه نامی داشته؟ و انجام آن چه سازو کاری داشته؟ پاسخ در یک عبارت است: همان که در یک راز عرفانی ایران هم نهفته است: اعتقاد به نیروی خود (آنچه خود داشت)، ایمان به توانستن، عزم بایستن. مقاومت ایران نام آن را « انقلاب» گذاشته. اما همهٴ این عبارات معنوی را نمی‌توان بی‌تجسم تماشا کرد. تجسمش را مقاومت ایران در یک نماد و یک نام تبلور بخشیده. یک زن به‌نام مریم. و روزی را هم برای تجلیل از این عزم، مشخص کرده. روز معرفی این نماد، روز سی مهر است.

Diplomatic immunity for terrorism

https://iranfreedom.org/en/2018/10/13/bazaars-strike-iran-maryam-rajavi/

جهان شاهد استمرار قیام مردم ایران در آستانه چهارشنبه‌سوری

پیروزی استراتژی کانونهای شورشی علیه سرکوب و اختناقـ مهدی ابریشمچی